محل تبلیغات شما
کفر است ز بی نشان نشان دادن چون از بی چون نشان توان دادن چون از تو نه نام و نه نشان ماند آنگاه روا بود نشان دادن تا یک سر موی مانده‌ای باقی این سر نتوانمت بیان دادن چو تو بنمانده‌ای تو را زیبد داد دو جهان به یک زمان دادن گر سر یگانگی همی جویی دل نتوانی به این و آن دادن دانی تو که چیست چارهٔ کارت بر درگه او به عجز جان دادن عطار چو یافتی ز جانان جان صد جان باید به مژدگان دادن

این دعا را مادرم آورده از قزوین

غزل شمارهٔ ۵۶ جانا، حدیث شوقت در داستان نگنجد

غزل شمارهٔ ۵۷ امروز مرا در دل جز یار نمی‌گنجد

دادن ,نشان ,تو ,سر ,چون ,جان ,نشان دادن ,چون از ,کفر است ,است ز ,دادن چون

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها